این حکایت جالب را بخوانید:
روزی موتور کشتی بزرگی خراب شد. مهندسان زیادی تلاش کردند تا مشکل را حل کنند اما هیچکدام موفق نشدند!
سرانجام صاحبان کشتی تصمیم گرفتند مردی را که سالها تعمیر کار کشتی بود بیاورند. وی با جعبه ابزار بزرگی آمد و بلافاصله مشغول بررسی دقیق موتور کشتی شد.
دو نفر از صاحبان کشتی نیز مشغول تماشای کار او بودند مرد از جعبه ابزارش آچار کوچکی بیرون آورد و با آن به آرامی ضربهای به قسمتی از موتور زد بلافاصله موتور شروع به کار کرد و درست شد.
یک هفته بعد صورتحسابی ده هزار دلاری از آن مرد دریافت کردند. صاحب کشتی با عصبانیت فریاد زد: او واقعا هیچ کاری نکرد! ده هزار دلار برای چه میخواهد بگیرد؟ بنابر این از آن مرد خواستند ریز صورتحساب را برایشان ارسال کند. مرد تعمیر کار نیز صورتحساب را اینطور برایشان فرستاد:
ضربه زدن با آچار: ۲دلار و تشخیص اینکه ضربه به کجا باید زده شود: ۹۹۹۸ دلار.
اهمیت تجربه و مهارت در عرصهی موسیقی
این حکایت جالب اهمیت تجربه و مهارت را نشان میدهد و ممکن است بیش از هر شغلی برای هنرمندان عرصهی موسیقی، اجرا و نمایش کاربرد داشته باشد. یک نوازنده هرروز به مدت حداقل ۵ ساعت تمرین میکند و پس از سالها تمرین بدون وقفه به درجهای میرسد که میتواند در گروه موسیقی بنوازد و ساز را تدریس کند.
یک مجری صحنه سالها در برنامههای تلویزیونی و خیریه با دستمزد کم فعالیت میکند تا تجربهای در صحنه استندآپ کمدی و طنز بیندوزد، برای اندام جسمی و ظاهری تلاش و هزینه میکند تا خوش تیپ باشد. همواره در پی این موضوع است که اطلاعات خود را به روز نگه دارد.
این موضوع در خصوص کمدین نیز صدق میکند. کمدینهای معتبر معمولا کتابخانهای در منزلشان دارند که جوکها، لطیفهها و مطالب طنز را در دفاتر سیمی یادداشت میکنند. سال به سال یک یا دو دفتر به کتابخانهشان اضافه میکنند. آنها ساعتها با نوازندهی ارگ تمرین و جوکها و آهنگهای مختلف را آزمون و خطا میکنند تا بهترینشان را در اجرای آیتم نیمساعته در مجالس عروسی مذهبی و اجرای برنامه ارگانی به نمایش بگذارند.
یک خواننده عمرش را در موسیقی، تقویت حنجره، شناختن دستگاههای موسیقی و تولید آلبومهای مختلف صرفمی کند. برای تک تک این موارد هزینه پرداخت کرده است. در طول اجراهای مختلف توانسته تیمی از نوازندگان مجرب را با خود همراه کند. با تلاش بسیار گروهی را تحت عنوان گروه موسیقی سنتی و پاپ تشکیل داده است. پس از سالها تلاش مجدانه توانسته اسم و رسمی برای خود دست و پا کند و اکنون ممکن است جهت اجرای صحنهای گروهش مبالغ بالایی را طلب کند.
مقایسه کردن زمان اجرا با دستمزد دریافتی
در چنین شرایطی عدهی کمی از مردم هستند که به دستمزد بالای هنرمندان معترض میشوند و آن را با زمان اجرای برنامه که معمولا نیم ساعت الی یک ساعت هست مقایسه میکنند. آسیب اصلی از آنجایی نشأت میگیرد که عدهای هنرمندنما خود را جای هنرمندان جا میزنند و کار بقیه را زیر سوال میبرند.
با در نظر گرفتن تورم، کاهش ارزش پول و دستمزدهای نجومی برخی مشاغل دیگر درمیابیم که انصاف نیست که دستمزد هنرمندان پس از سالها تلاش، کسب تجربه و برند شدن با همان نیم ساعتی که به روی صحنه میروند سنجیده شود و شایسته است که مانند همهی مردم جهان که برای هنرمندان ارزش و احترام زیادی قائل هستند هنرمندان سرزمینمان را ارج نهیم و قدردان باشیم.